دریچه ی خیال من
و بغضهایى که پیش پاى تو باز مى شوند...
گلدسته ات
کهکشانى است
که سیاهى شهر را تکذیب مى کند
پیرامون تو همه چیز بوى ملکوت مى دهد:
کاشى هاى ایوانت
و این سؤال همیشه
که چگونه مى توان آسمانها را
در مربعى کوچک خلاصه کرد.
و پنجره فولاد
التماسهاى گره خورده
حس نوشت:اگه خدا بخواد من هم راهی ام واسه زیارت...
بغض نوشت:هنوزم باورم نمیشه که دارم میرم....
دوست نوشت:اسامی همتونو نوشتم لایق باشم واسه حاجاتتون دعا میکنم
آخر نوشت:اسلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
نوشته شده در پنج شنبه 91/6/16ساعت
6:27 عصر توسط نگین نظرات ( ) |
Design By : Pichak |