• وبلاگ : دريچه ي خيال من
  • يادداشت : شروع از پايان..
  • نظرات : 4 خصوصي ، 17 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + عروسي دل شکسته 
    ممنون از اينکه گذشتمو به داستان کشيدي!
    اولش جالب ترهم ميشه.
    پاسخ

    سلاااااام عزيزززززززززم...خوش اومدي ..خواهش ميکنم دوس داشتم قصه ي زندگيتو...منتظرم ببينمت اولشو بهم بگي
    يه حس آشفتگي داشت...اگه داستانت ادامه داره پس نظرات ما هم ادامع داره...:)
    پاسخ

    صاحب داستان که اشفته تر ازاين بود..اره ادامه دار اين آخرش بود ..شروعش مونده:)
    راستي؟
    چه تلخ:((
    پاسخ

    اوهوم..ت ل خ
    چقده طولاني........................:)
    پاسخ

    :)..چه کنيم ديگه
    نه اين گوسفندا از همين عکس کنار وبت اومدن بالاسرم....من ديگه خوابيم برد..خدافظ..
    پاسخ

    واااح..تلپاتي داري باهاشون:دي..خوب بخوابي:)
    738619_countsheep.gif....
    پاسخ

    دور سر گوسفندات:دي
    اي بابا...چرا همش دچار سو تفاوت ميشي:)))))....من در اين بازه زماني چشمانم باز نميشه فارغ از اين داستان و مطلب شوما....حالا اگه دوس داري بوخونمش يه جفت چوب کبريت بده...تا بذارم تو چشمام باز بمونه...بعد بوخونمش:))
    پاسخ

    نه حالا برو خفتن کن بعدا بيا بوخونش:دي خب همش ادمو سوء تفاوتي ميکني:دي
    چقدر متن تو طولانيست...ومن چقـــــــــــــــــــــــــــــدر خوابم مي آيد....:)))....ان شاء الله عمري باقي موند ميام با چشماني باز و قلبي مطمئن ميخونمش:))...
    راستش اومدم ببينم ...گفتي سرخورده شدي...خدانکرده محتاد نشده باشي...:)))))...
    پاسخ

    واح..يعني متنم انقد خواب آور بود؟!؟!..الان ديکگه بهم برخورد سرخورده شدم:(
    + شادي 
    بله .چون اينجا ديگه اخر خطه
    از اشنايي وروزاي باهم بودنشون بنويس
    پاسخ

    خب بايد مفصل برام توضيح بده:)
    پاسخ

    هان؟!
    + شادي 
    خيلي قشنگ نوشته بودي.نبايد دنبال اخرش باشي.اينجا همون اخرشه ديگه
    برو سراغ شروعش!!!!
    پاسخ

    قربونت..شادي يعني تااينجا استپ کنم؟!اوهوم ايده خوبي بود شروع اولش..
    چه تلخ ِ اين جور قصه ها ...
    پاسخ

    تلخ درعين واقعي بودنشون..
    تا اونجا که دقت کردم بنظرم همون يدانه بود ...

    يني برا خودت اتفاق افتاده؟ يا آشنايي چيزي؟
    پاسخ

    يکي از دوستامه..متظرم ببينم آخرش چي ميشه
    داستانت حقيقي بود يا خيالي؟؟؟
    پاسخ

    حقيقي..
       1   2      >