شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ *يک سوال:* بدجوري فکرم مشغوله.. چرا اقاي فخري با بچه هاي قم ديدار نميزارن عين بچه هاي اصفهان؟؟...مثلا همشهري هستيما:دي
سوال پرسيدما...چرا لايک ميزنيد؟
بريد خونه آقاي فخري! اونجا بايد نزديک باشه!!! نيست؟!
دفترشونو بلديم..خونشونو متاسفانه خير...بعدشم کسي بي تارف جايي نميره:)
سلام.اصفهانيها صحبت و هماهنگ کردند و شما هيچ
خب ماهم هماهنگ ميکنيم
خوبه.هماهنگ کنيد مطمئن باشيد که آقاي فخري شرکت مي کنند
من که پايه ام اين ازمن:)
من هم که قمي نيستم ...موفق باشيد
ممنون:)
خواهش مي کنم
بچه ها کسي نظري نداره؟
توحيدي
*چون اصفهانيا در مهمان نوزاري زبانزد عام و خاصند..شما خودتون بايد تدارک ببينيد دعوتشون کنيد:)نگين نکنه انتظار داري آقاي فخري همه چيز رو هماهنگ کنن بعد شماها رو دعوت کنن؟همون همايش قمه ديگه براتون بايد بس باشه:ددددي*
جدي قمه؟؟اگه قمه پس من نظري ندارم ديگه:دي
*ايشون اصفهاني هستن ... در قم سكونت دارند ...*
* سلام چون قم ميزبانند و براشون خرج داره ولي اصفهان ميهمان بودن و خرجشون بدر * اصفهاني هستين و حساب و کتاب دستشونه :))
توحيدي
:)))اين نشون ميده اصفهانيا مهمون نوازند:دي
*خانوم توحيدي* نميخواد اصفهاني ها مهمان نوازي كنند .... خودشون يه چيز بخورند از گشنگي تلف نشن ....... ديييييي
ميذارن نگين نگران نباش
توحيدي
آقاي محموديان اتاق دبيران لطفا ما کارهاي واجب تري داريم:دي...(آيکون دعوا پشت صحنه)
:)) آلا خدا صبرت بده :دي
*خانوم توحيدي* ... خانوم ساقي گفتن خدا صبرتون بده ... !
خدا صبر بده :)
سلام. قم هم بارها برنامه با دوستان وبلاگ نويس داشته ايم. دو سه سال اخير البته نه، قبلش. ان شا الله چشم.
*جناب نشريه:* خدا صبر بده :) - كيمياي ناب
سلام آقاي مهندس فرمودين نهار هم مي دين :) بچه ها گفتن:)
ايجوري بايد مدير رو در معرض کار انجام شده قرار داد:)
*خانوم توحيدي* خانوم ساقي و كيمياي ناب گفتن خدا صبر بده !!
توحيدي
والا در مواجه با شما بايد خدا به من صبرم بده آقاي محموديان:)
جناب كيمياي ناب اگه ناهار قطعي شد بگيد مام از تهران ميايم :دي / آخي آلا چقده گنا داري :دي
ايول ساقي :)
*ناهارهاي آقا سيد خيلي ميچسبه .... * خانوم توحيدي خيلي گناه دارن ... شما هم خيلي گناه داريد خانوم ساقي ....
کي گفته ناهار مي دن ؟
جناب كيميا بچه ها گفتن / جناب نشريه بله خدا گناهامون رو ببخشه ايشالا خوش ب حال شما ك گناه نداريد
خانم ساقي / منظورم اين بود كه گناه دارين (بايد بهتون ترحم كرد) نه گناهي كه مستاجب عذاب است ....
ازون لحاظ؟ الان من چ گناهي دارم؟ آلا گناه داره فقط
توحيدي
ساقي جان چيکار کنم ديگه خواهر مجبورم:(..بله مخصوصا وقتي برادران گرامي ناهار بخورند و خواهران مرخص بشن!درست مثل جلسه ي دبيران دوره ي سوم!
اوهوم .... اين شكلي كلاً زندگي بهتره توحيدي (خانم) ... اون چلو جوجه با ماست موسير مخصوص با پول نمايش افراد آنلاين به ما داده شده بود .... ديييييي
نععععع من دارم ميرم :(
مردسالاري بيداد ميكنه!!
نوچ نوچ ناهر؟؟والا بچه هاي مارو گشنه فرستاده بودن خونه:دي
سلام جناب مهندس ما منتظريم...:))
اي بابا ... اين خاندان صداقت تا يه ناهار از آقا سيد بگيرند ول كن نيستن .....
چجوري اون ناهاروخوردين ؟؟اصن داشت غش ميکرد وقتي اومد...معلومه که ناهارم ميگيريم:دي
تقصير خودشون بود ... آدم كه ميره پيش آقا سيد نبايد خجالت بكشه ... وگرنه به اين حال و روز گرفتار ميشه .......
خب شماها که همکارش بودين نبايد تارفش ميکردين؟!!
همين طوري تعارف نكرده ... بنده خدا داشت از خجالت آب ميشد ميرفت تو زمين ... چه بررسه تعارف هم بهشون ميكرديم ...
آخي...غزل و خجالت؟:)))))))....به هرحال از قديم گفتن تارف اومد نيمد داره!
عجّب از مردمان ِ اين ديار! حالا ما هي نميخواسيم ريا کنيم روزه ايم! عجّب!:دي
نگين!!!!!!!!!!!!!!! من تو رو مي بينم واستا حالا!:دي
ديگه ريا شد رفت
نذاشتن ريا نشه ديگه
غزل مگه روزه بودي؟؟؟؟؟ديدم ناهارنرفتي بخوري:دي
:)))
نه جون من روزه بودي؟؟بدجورفکرمو مشغول کردي؟4
لواشکا:! :@:دي
ئح...اصن يادم نبود:دييييييييييييييييييييييييييييي
روزه كه نبودين ... مگه اينكه چايي از مبطلات روزه حساب نشه .........
آهان! شما دقت نداشتين کلني! چايي رو نخورديم ب جاي ي چيز ديگه خورديم که شما حواستون نبود:دي
اوهوم ...... سوغات خانوم بشري موحد رو ميگين .......
چطور جناب نشريه چايي خوردنشو ديدين نميتونستين ناهار تارفش کنيد؟
سايه يادم نبود...اصن از بس خوش غذاس بچه ام:دي
*نگين خانوم* خانوما رو ناهار راه ندادن .... اون ديگه به ميزبان ربط داره .....
دقيقا...اصن ديدي رنگش پريده بود از گشنگي:دي
من دارم ميگم يه تارف کوچولو اينا نميموندن:دي
تبعيض تا چه حــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
خ عرض كردم ...
*پس غزل خانوم اخبار اتاق رو به شما ها ميده* ....... ديييييييي
سايه به افتخارش بزن کف قشنگه رو:دي
ديگه لووووووووووو رفتين .......
چه اخباري؟؟غزل واين حرفا؟:دي
اره خوبه همينجوري ادامه بده سايه:دي
چي لوداديم مگه؟؟
پس غزل خانوم اخبار اتاق رو به شما ها ميده ....... ديييييييي - نشريه حضور ? ..بله؟ از بچگي به من ميگفتن غزل سايلنت خانم! نميدونستين واقعا؟:دي
جناب ِ نشريه هنوز جواب ِ سوال ِ منو ندادين!:دي/هور ..سلام. قم هم بارها برنامه با دوستان وبلاگ نويس داشته ايم. دو سه سال اخير البته نه، قبلش. ان شا الله چشم. - سيدمحمدرضا فخري :)
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top