پيام
+
شب بود
تاريک..ولي بهاري
صداي تق تق قوطي درون ِ جوي آب
سکوت ِ سرد ِ شب را شکسته بود
وصداي خش خش جاروي ِ خشک رفتگر
ريتم زيبايي را چاشني شب کرده بود
ماه ..
متفکر در بسترش به زمين زل زده بود
وجيرجيرک براي عشقش اواز سر داده بود
ومن
کنار ِ پله هاي همسايه منتظرِ امدنت بودم
صبح شد ..
*تو *..
نيامدي
غزل صداقت
95/3/30
*نگين خانوم*
نگين
*زهرا.م
اومد که :|
*سحربانو*
اومدم :)
*نگين خانوم*
:)
*نگين خانوم*
خوش اومدي :)
در انتظار آفتاب
نترسيدي:)
*نگين خانوم*
نوچ آي ام قوي :)
*نگين خانوم*
همش قشنگه اگر باجون ودل گوش بدي
*نگين خانوم*
خب بده ادمي با همين صداها وحس هاست که زنده است
*نگين خانوم*
ادميزاد مسئوله در برابر همه ي اينها
*نگين خانوم*
مهم نيست:)